سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ

تیس کوپان


مسابقات تیس کوپان (1265 تا 550 پیش از میلاد مسیح)

اونتاش گال پادشاه سرزمین ایلام ( نام قدیم سرزمین ایران ) در 1265 سال پیش از میلاد ، دو فرزند داشت به نامهای تیس و کوپان این دختر و پسر که دو قلو بودند همواره بر سر تواناییهای خویش جنگ و ستیز داشتند .
پدر یک دوره مسابقات ورزشی بین این دو برگزار نمود . پس از آن مسابقه پادشاه اونتاش گال بر آن شد این کار را به شکل بسیار گسترده تری انجام دهد و از این رو در همان محل که امروزه به نام تیس کوپان ( در نزدیکی بندر چابهار ) شهرت دارد مسابقات جهانی تیس کوپان را هر ساله برگزار می نمود یعنی 291 سال پیش از مسابقات المپیک در یونان .
نکته مهم این است که این مسابقات ??? سال یعنی تا پایان دودمان مادها در ایران ادامه یافت .
اونتاش گال پادشاه ایران که در آن زمان ایلام نامیده می شد و حکومتش از شهر نیمروز (در افغانستان کنونی ) بود تا رود دجله ، پس از رسیدن به قدرت در سال 1265 پیش از میلاد دو کار بزرگ انجام داد اول آنکه شهری جدید به نام اونتاش بنا کرد و در آن زیگورات برپا ساخت ، دیگر آنکه مسابقات و آوردهای ورزشی برگزار می نمود که ورزشکاران از خاور و باختر جهان به تیس کوپان ( محلی در نزدیکی چابهار کنونی ) می آمدند تا آورد جانانه ایی را برگزار نمایند .
مسابقات تیس کوپان در سرزمین ایران باستان 291 سال پیش از مسابقات المپیک در یونان برگزار می شد . و البته نکته اساسی در اینجا این بود که مسابقات تیس کوپان صرفا ورزشی بود اما در بازیهای المپیک یک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او برگزار می‌شد . و شرکت کنندگان آن مسابقات همه اهل شهر آتن بودند و حتی در حد کشور یونان هم نبود . اینجاست که به سخن ارد بزرگ اندیشمند برجسته بیشتر پی می بریم که : ایران زایشگاه تمدنهاست .
آوردهای تیس کوپان هر سال در فصل پاییز از پانزده مهر آغاز و تا سوم آبان ماه ادامه می یافت . باستانشناسان معتقدند پایان فصل تابستان و کشاورزی باعث می شد همه با خیالی آسوده در این مسابقات شرکت کنند این آوردها در نه دسته ، در رشته های کشتی ( تنها برای مردان ) ، تیر و کمان (زنان و مردان ) ، شنا ( فقط مردان )، چوگان (مردان و زنان ) و شمشیربازی ( تعدادی از شمشیر های چوبی آن مسابقات امروزه از تپه باستانی تیس کوپان بدست آمده ، شمشیر بازی هم برای زنان و هم مردان بود است ) ، وزنه برداری ( فقط برای مردان و به شیوه ای خاص ) ، دو ( زنان و مردان ) ، اسب دوانی ( مردان و زنان ) و پرتاب نیزه ( مردان و زنان ) برگزار می شد .
جوایز تنها به نفرات نخست داده می شد البته جوایز آن آوردها در نوع خود بی نظیر بوده است چرا که به هر یک از قهرمانان صدفی پر از مروارید اهدا می گشت صدف ها را از جزیره لاوان می آوردند .

تیس کوپان را به این شکل هم می نویسند طیس کوپان


نوشته شده در سه شنبه 88/2/8ساعت 2:59 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

  تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،

  قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

  دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،

  حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،

  دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،

  چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،

  نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،

  من قابل ستایشم، و تو هم.

  یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد

  به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى

  همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت،

  اما همگى جایزالخطا.

  نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى،

  و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است  

جمله : از زندگی هر آنچه لیاقتش راداریم به ما می رسد نه آنچه آرزویش را داریم


نوشته شده در دوشنبه 88/2/7ساعت 1:50 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌صفت باشم

 من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،

  من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،

  چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است

  و تو هم به یاد داشته باش :

  من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،

  تو را دیگرى باید برایت بسازد و

  تو هم به یاد داشته باش

  منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است ،

  تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

  لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

  و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

  و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

  ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى .

  می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

  می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ،

  چرا که ما هر دو انسانیم.

  این جهان مملو از انسان‌هاست ،

 


نوشته شده در دوشنبه 88/2/7ساعت 1:49 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

پدرم گوش کن با تو سخن می گویم

گوش کن آزاد و بی پروا سخن می گویم

تا که بودی خانمان را شور بود و نور بود

 تا که رفتی هر چه دیدم تیره و تاریک بود

پدرم گوش کن با تو سخن می گویم

ای همه هستی من با تو سخن می گویم

خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود

تو که رفتی همه¬ی رخسارها بی نور بود

پدرم چشمه بی شائبه¬ی لطف و وفا بود

 پدرم جام می و آینه ¬ی مهر و صفا بود

پدرم عاشق بود پدرم عاشق بود

دریغا پدرم مرد دریغا پدرم رفت

دریغا چه گلی از بر ما رفت !

هی دریغ و افسوس هی دریغ و افسوس

که پدر مرد ولی ما هستیم

سرخوش و شادابم.

پدرم نیست ولی هست هنوز

 پدرم هست هنوز پدرم هست هنوز

 پدرم در محراب !

پدرم در دل ها !

پدرم در پس هر واژه پر عشق و وفا

هست هنوز پدرم هست هنوز !

 


نوشته شده در شنبه 88/2/5ساعت 9:41 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

گهواره بیداری یهودا ( The Wake of Juda"s cradle)

قربانی بوسیله یک کمربند آهنی به بالای کمرش آویزان میشد. پاها و دستهای قربانی را با طناب به هم بسته و پاهایش را بوسیله یک تکه چوب به صورت نیمه باز قرار میدادند به طوری که قربانی تنها می توانست آنها را همزمان با هم حرکت دهد. سپس قربانی را بالای یک هرم نوک تیز قرار می دادند. پاهای قربانی را بوسیله طنابی که به قوزک پایش بسته بود ا حد امکان می کشیدند. سپس قربانی را بر روی هرم قرار می دادند به طوری که نوک تیز هرم در مقعد یا در آلت وی قرار می گرفت. به این ترتیب قربانی، با توجه به فشاری که بر ماهیچه های وی وارد می آمد لحظه ای آسوده نبود و نمی توانست بخوابد.

 



باک*ره نورمبرگ ( The virgin of Nuremburg)

اسم این وسیله نشاندهنده اولین جاییست که این وسیله در آن ساخته شده است. گفته می شود که تصاویری بر روی این تابوت حکاکی می شده که آنرا ترسناکتر نشان دهد.
میخهایی در این تابوت قرار دارد که نقاط مختلفی از بدن قربانی را سوراخ می کند. ولی برای زنده نگه داشتن قربانی و زجر دادن وی، مکان این میخها طوری طراحی شده که اعضای حیاتی بدن را سوراخ نکند و قربانی را در حالت ایستاده زنده نگه دارد.
در این وسیله از هر دو طرف باز می شود ولی قربانی نمی تواند از آن خارج شود. دیواره های این تابوت به قدری ضخیم بوده که صدای ناله قربانی از بیرون آن شنیده نمی شود.
با تکرار این عمل، میخها دقیقا جای زخمهای قبلی را سوراخ می کردند که قربانی را زجرکش می نمود.

 



ارّه (The saw)


این وسیله در همه جای اروپا یافت می شد. این ارّه برای جرمهای گوناگونی از قبیل شورش، جیب بری و عدم اطاعت نظامی استفاده می شد. این وسیله تقریبا در تمام خانه های اروپا برای اعدام پیدا میشد!
بر طبق نقاشیهای آن دوره، قربانی در حالت معسلامح قرار داده میشد که خون در مغز وی جمع شده و قربانی در هنگام اعدام با از دست دادن خون بیهوش نشده وقبل از مرگ زجر بکشد !


 

 
خفه کننده (Garrotte)

این وسیله که یک نام اسپانیایی دارد اولین بار در اسپانیا مورد استفاده قانونی قرار گرفت. این وسیله تا سال ???? برای اعدام استفاده میشد.
این وسیله منشا بسیار قدیمی دارد که از یک ستون چوبی و یک طناب که دور گردن قربانی بسته میشد تشکیل میشد.
این وسیله شکنجه در تمامی نقاط دنیا استفاده میشد. مدل اسپانیایی این وسیله برای اعدام طراحی شده بود. گردنبند آهنی ستون مهره های پشت گردن را سوراخ می کرد به طوری که قربانی به علت خفگی و خورد شدن مهره گردن جان می داد.

 



گلابی ( Rectal, Oral and Vaginal pear)



اسم این وسیله از شکل آن اقتباس شده است. این وسیله بوسیله یک پیچ تا حد امکان، دو و یا سه تکه آن از هم جدا میشد.
این وسیله با فشار در گلو، مقعد و یا آلت قربانی قرار داده میشد. این وسیله شکنجه کسانی بود که لواط کرده بودند، یا زنانی که زنا کرده بودند، یا کسانی که با شیطان رابطه جنسی !! داشتند و یا وسیله شکنجه مبلغان بدعت آور و یا کافر بود.
این شکنجه برای این طراحی شده بود که نقطه مخالف جرم انجام داده شده باشد.


 
صندلی تفتیش عقاید ( The inqiuisitional chair)

این صندلیها پوشیده بود از میخهایی در پشت، محل قرار دادن بازو، محل نشستن و محل قرار دادن پا. میخها طوری طراحی شده بود که قربانی را ساکن نگه دارد و بوسیله پیچهایی هر چه بیشتر در بدن قربانی فرو رود.
قربانی بوسیله میله های آهنی و یا چوبی از کمر، مچ و سینه به صندلی بسته میشد. صندلی اغلب از آهن ساخته میشد که بتوان آنرا حرارت داد.از این وسیله در آلمان تا قرن ??، در ایتالیا و اسپانیا تا قرن ?? و در فرانسه و سایر کشورهای اروپای مرکزی تا اوایل قرن ?? استفاده میشد.

 





پنجه گربه یا قلقلک اسپانیایی (Cat"s Paw or Spanish Tickle)


این وسیله بسیار شبیه پنجه گربه با چنگالهایی بسیار بلند و تیز می باشد. از این وسیله برای پاره پاره کردن گوشت بدن قربانی استفاده میشد. به دلیل ابعاد چنگالها، ماهیچه ها و استخوانها مانعی برای استفاده بربری از این وسیله نبودند. به طور یقین دستها و پاهای قربانی را ابتدا می بسته اند و سپس با این وسیله گوشت تنش را جدا می کرده اند.
 

 
گیوتین ( The Guillotine)

اسم این وسیله از نام مخترع فیزیکدان فرانسویش گرفته شده است و از وسایل دیگر اعدام بسیار سمبولیک تر بوده است.
 

نوشته شده در چهارشنبه 88/2/2ساعت 3:30 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

<      1   2      

کد آهنگ

کد موسیقی