سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ

رنج تلخ است ولی وقتی آن را به تنهایی می کشیم

 تا دوست را به یاری نخوانیم،

برای او کاری می کنیم و این خود دل را شکیبا می کند

طعم توفیق را می چشاند

و چه تلخ است لذت را "تنها" بردن

و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن

و چه بدبختی آزاردهنده ای ست "تنها" خوشبخت بودن

در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است

در بهار هر نسیمی که خود را بر چهره ات می زند

 یاد "تنهایی" را در سرت زنده میکند

"تنها" خوشبخت بودن خوشبختی ای رنج آور و نیمه تمام است

" تنها" بودن ، بودنی به نیمه است

و من برای نخستین بار در هستی ام رنج "تنهایی" را احساس کردم


دکتر علی شریعتی

 

 


نوشته شده در دوشنبه 87/7/29ساعت 12:12 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم

چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم

سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد

به دست طفلکی گستاخ و بازیگوش

و او یک ریز و پی در پی

دم گرم خودش را

در گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته سازد

بدینسان بشکند دائم

سکوت مرگبارم را

دکتر علی شریعتی

 

 

 


نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت 2:30 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

سکوت و نگاه را با هم


یکی میکنم
فریادی میشود بی صدا
می شنوی


فریاد بی صدا را
فریادی که با تمام سکوتش


فقط یک چیز می گوید
دوستت دارم
دوستم داشته باش

 


نوشته شده در یکشنبه 87/7/28ساعت 2:23 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

سالهای 1351-1352

سالهای 1351-1352


نوشته شده در جمعه 87/7/26ساعت 5:37 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

در سال 586 ق م بخت النصر پادشاه اشوری بابل اورشلیم ( اورخالم ) را گرفت ومعبد حضرت سلیمان را ویران کرد کشتار بسیار کرد و مظالم بر قوم یهود روا داشت پس از ان هزاران هزار نفر از قوم یهود را اسیر کرده واز وطنشان به بابل کوچ داد . انها سالها در بابل در عین اسارت برای حفظ مذهب و معتقدات خود کوشیداند کمال مطلوب انها ازادی از دست حکومت ستمگر اشور ( نیاکان اعراب ) و بازگشت به وطن خود و تجدید بنای ان سرزمین ویران شده بود در رویای ساخت حکومتی که دیگر دچار سستی وانقراض نشود روز به شب و شب به روز میرساندن اشعیا نبی میفرماید: یهودا بدست اشوری ها خراب خواهد شد و بعد اشور هم از جهت ظلم و کبر پادشاهانش منقرض خواهد شد.

کتاب اشعیا نبی باب دهم: وای بر اشور که عصای غضب من است که بر آنان فرود می اید ای قوم من که در صیهون ساکنید از اشور مترسید اگر چه شما را به چوب بزنند و دست ستم گر خود را چون مصریان بر شما بلند کنند زیرا خواست من بر هلاکت ایشان خواهد بود(اشور و مصر)

وقتی یهودی ها در بابل بودن پیغمبران انها مژده می دادند که بزودی خداوند شخصی را بر انگیزد که بنیاد ظلم در جهان را فرو خواهد کشید و ملت یهود را از اسارت بیرون ارد و دیری نگذرد که عظمت ملت یهود بازگردد.

کتاب اشعیا باب سیزده: اشوریان و بابل که فخر کلدانی هاست دیگر اباد نشود الی الابدتهی از سکنه بماند دیگر اعراب خیمه های خود را در انجا نزنند و چوپانها در انجا نزیند شغالها در قصور خراب و خالی ان بگردند و مار ها در امارات ان بخزند بدانید که ناجی بزرگ خواهد امد زیرا خداوند نظر عفو نسبت به یعقوب و فرزندان بنی اسرائیل دارد...اینها گوشه ای از پیشگویی های پیامبران یهود در رابطه با سقوط اشور و ظهور کوروش بود.

کتاب اشعیا نبی باب 41 :سخنان مرا بشنوید کسی از مشرق می اید کسی را که همه او را مرد خدا  می دانند (منظور کوروش)؟ کجاست که او قدم ننهد؟ خداوند ملل را به اطاعت او در اورد و شاهان را به پای او افکند خداوند شمشیرهای انان را در مقابل او خاک وکمانهای انان را کاه کرد کسی که از شمال بر انگیختم، او از طلوع افتاب اسم مرا میستاید او ظالمان را لگد مال میکند چنان که خاک را برای ساختن اجر لگد میزنند و چنان که کوزه گر گل کوره را در هم میفشارد این است بنده مقرب من که دست او را گرفته ام برگزیده من که روح من نسبت به او با عنایت است من نفس خود را به او دادم و او راستی را برای مردمان اورد او داد انها ا براستی بستاند خسته نشود ونرود تا انکه عدالت را بر روی زمین بر قرار کند...

در جایی دیگر خداوند در مورد کوروش چنین میگوید: او شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید. (کتاب اشعیا باب 44)

ودر جای دیگر می اید: این اراده من است که در دست راست اوست تا به حضور وی امتها را مغلوب سازم و کمر های ظالمان را بگشایم و در ها را بر روی وی باز کنم و بدان که من همیشه پیش روی تو خواهم بود (خطاب به کوروش) جاهای ناهموار را هموار خواهم ساخت و... تا بدانی که منم خداوند یکتا که تو را به اسمت خواندم هنگامی که مرا نشناختی به اسمت خواندم و ملقب ساختم منم خدای یکتا و دیگر نیست جز من خدایی من کمر تو را بستم تا از مشرق افتاب تا مغرب ان بدانند که سوای من احدی نیست .(اشعیا نبی باب 45)

در کتاب ارمیا و ناحوم مکتوب است که کوروش پس از فتح بابل فرمانی بدین مضنون صادر کرد: خدای یکتا خدای اسمانها جمیع ممالک زمین را به من داده و امر فرموده است که خانه ای برای او در اورشلیم که در صیهون است بنا کنم پس کیست از شما از تمامی قوم او که خدایش با وی باشد او به هورخلم که در یهود است برود و خانه یهوه که خدای یکتا و خدای حقیقی است را بنا کند هر که برود من حامی اویم وهر که باقی بماند در  پناه من است و...(کتاب عزرا باب اول)

اسرای یهود در بابل پس از صدور این فرمان غرق شادی وشعف شدند چرا که کوروش در فرمان خود تصدیق میکرد که خدا به او امر کرده خانه ای در بیت المقدس بسازد انچه جالب توجه است این که کوروش در منشور حقوق بشر خود که به زبان بابلی است مردوک ( بل مردوخ ) خدای بزرگ بابلی را ستایش کرده ولی در این فرمان عبارتی را استعمال کرده که در بیانیه منشور نیست حال انکه کوروش میگوید: خانه یهوه  خدای یکتا خدای حقیقی  از این جا باید استنباط کرد که در ان زمان هم کوروش و هم پارسیان بین مذهب بنی اسرائیل و کلدانیان تفاوت می گذاشتن و درک کاملی از خدای اسمانی و یکتا داشته اند از این روست که خدای بنی اسرائیل را کوروش خدای حقیقی مینامد.در کتاب پیامبر بزرگ یهود دانیال حتی پیشگویی ها دقیقتر از قبل میشود و مشخصات و خصلت های کوروش بر شمرده میشود که از حوصله این بحث خارج است  این بود چکیده ای از مرام انسانی که دنیا او را ستایش میکند .

اتش است این بانگ نای و نیست باد   هر که این اتش ندارد نیست باد


نوشته شده در جمعه 87/7/26ساعت 5:26 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

مهم نیست چند بهار در کنار هم زندگی کنیم،

باور کنید مهم این است که یادمان باشد

عمرمان کوتاه است

در پایان زندگی خیلی از ما خواهیم گفت:

کاش فقط چند لحظه فرصت داشتیم

تا خوب نگاه کنیم

و همه ناگفته های مهرآمیز

یک عمر را در چند ثانیه بگوییم ،

 ای کاش با خاطره ها زندگی نمی کردیم

 


نوشته شده در پنج شنبه 87/7/25ساعت 8:29 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

زمانه از من پرسید :

چه کسی را از همه بیشتر دوست داری؟

من اسم ترا گفتم و او ترا از من گرفت

تا آنروز نمی دانستم

رسم زمانه این است که:

هر کسی را دوست داری از تو می گیره

کاش هرگز اسم ترا به زمانه نگفته بودم...

کاش سکوت کرده بودم...

شاید الان با تو و در کنار تو....!؟

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 87/7/25ساعت 8:23 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

کد آهنگ

کد موسیقی