درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
موضوع نقش دکتر شریعتی و افکار و اندیشه ها و عملکرد روشنگرانه وی در تحولات فکری و اندیشه ای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی را نمیتوان از خلال برنامه های سفارشی صدا و سیما یافت یا دیگر رسانه های رسمی و دولتی یافت ولی آنانکه با فعالیتهای اندیشمندان مسلمان در دهه چهل و پنجاه شمسی آشنا هستند، نام شخصیتهایی چون دکتر علی شریعتی و مهندس مهدی بازرگان و استاد مرتضی مطهری و آیت الله بهشتی و حجه الاسلام باهنر را بارها شنیده اند. شخصیتهایی که اینک هیچکدام در میان ما نیستند ولی بسیاری از یاران و همراهانشان زنده اند و البته در حاشیه.
در میان همه این اندیشمندان، وضعیت دکتر شریعتی کاملا متمایز است. وی سرسلسله بسیاری از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی با رنگ و صبغه ی اسلامی است. مجموعه آثار منتشر شده ی وی الهام بخش تحرک انقلابی جوانان فرهیخته و فعال کشور به ویژه در تهران بود.
در شعارهای دوران انقلاب نام وی با عنوان معلم شهید انقلاب بارها و بارها و هزاران بار از سوی شرکت کنندگان در تظاهرات برده میشد که به یاد ندارم یکبار هم در دو دهه اخیر از صدا و سیما شنیده باشم.
دکتر علی شریعتی معلم شهید ما جان به کف اش نهاده بود ...
نزدیک شدن به وی و نزدیک نشان دادن با وی، افتخار بود. زیر تابوت او را اندکی گرفتند و باد او را اندکی زنده نگهداشتند ولی با پیروزی انقلاب اسلامی و آزادی انتشار کتاب و رفع سانسور، میلیونها جلد از کتابهای وی منتشر شد و روح و شوق ایمان به خدا و دین پیامبر ص و امامت و شهادت را در بین جوانان گسترش داد. بعضی در باره دکتر شریعتی سخنهایی گفتند که امروز شاید فراموش کرده باشند و یا دوست داشته باشند فراموش کنند.
اگر در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی برای دانشگاه تهران و دیگر دانشگاهها و حسینیه ارشاد و شهر تهران و زندانیان سیاسی مسلمان دوره ستمشاهی میتوان قائل شد، دکتر شریعتی محور مهم این نقش بود.
علاقه به مسکوت گذاردن نقش دکتر شریعتی تنها به رقبای صنفی و سیاسی و عقیدتی وی مربوط نیست. حتی بعضی از مدافعان و نزدیکان دکتر شریعتی نیز ترجیح میدهند به نقش دکتر شریعتی در شکل گیری افکار دینی در جوانان تحصیلکرده و دانشگاهی آن دوره اشاره ای نشود. ولی آنچه روشن است تاریخ انقلاب اسلامی بدون نام و اندیشه دکتر شریعتی قطعا چیزی کم دارد.