درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
نگان - نگان زن که با تازیان دلاورانه جنگید. دلاوریهای شکوهمندانه او در جنگهای چریکی با سپاه تازیان زبان زد ایرانیان بود و تازیان بهنگام حمله های او از مقابلش پا بفرار میگزاردند. آپارنیک تا آخرین قطرهُ خون با تازیان متجاوز دلیرانه جنگید. و دست راست پدر بود و در جنگها دلاورانه همراه پدر می جنگید. بهرام چوبین که یکی از اهالی شهر خفر جهرم و از کردان بوده و خواهر بهرام به نام " کردیه" همسر اردشیر بابکان بوده است. آنچنان بیباکی و شایستگی از خود نشان میدهد که همگان را به ستایش وامیدارد. او در رده سپهسالاری سپاه برادرش در جنگ تن به تن با آ«تورآ» فرمانده نیروی خاقان چین او را شکست میدهد و سپاهش را تار و مار میکند. "از زمان هخامنشیان در میان طوایف چادرنشین فارس ما به نام کرد برخورد می کنیم." در این که کردها از نژاد اریایی هستند، حالا چه کردان پارس و چه کردان خراسان و کردان کردستان هیچ گونه تردیدی نمی باشد. کردها به همراه سایر آریایی ها یک مرتبه در چهارهزار سال پیش و مرتبه دیگر در ???? تا ???? سال پیش به فارس امده اند و شکی نیست که در شمال فارس ی عنی دشتهای مرودشت و دشت مرغاب که مناطق پرآبی بوده اند مستقر می شوند و اثاری چون پاسارگاد و تخت جمشید و شهر استخر و غیره از آریایی ها در همین دشتها ساخته می شود. شهر آ«جیآ» را که بعده ها به نام یهودیه شهرت گرفت، بنا کرد و در آن مکان دین یهود (یهودیان) را سکنا داد. محله یهودی نشین همدان را هم همین ملکه بنا نمود. در لنجان نزدیکی اصفهان، یک مرکز دیگری مودجود می باشد که از آثار همین ملکه می باشد که با نام جدیدی بنام پیربکران نامگزاری شده است. مقدسترین عبادتگاه یهودیان در این شهر است. پرفسور هرتسل باستان شناس سرشناس آلمانی در یادداشتهای خود در کتابی به نام تاریخ باستان شناسی ایران میگوید "در منطقهی فلاورجان اصفهان اثر دیگری از ملکه سوسن همسر یزدگرد سوم یافتم که به اسم پیربکران خوانده میشود. "سارا (سَرَح) بت آشر" (یعنی سارا دختر آشر) نوهی حضرت یعقوب است. کسی که برای نخستین بار خبر زنده بودن حضرت یوسف را به یعقوب میدهد، و یعقوب نیز به پاس این خبر خوش او را به داشتن عمر جاودان دعا میکند. سارا در محلی که اکنون به سارا خاتون معروف است، غیب میشود و عمر جاودانه پیدا میکند اشکانیان و ساسانیان به جا مانده اند ولی شوربختانه از کارهایشان هنوز آگاهی چندانی در دست نیست چنینند: مهر یار برزین دخت(دخت آتش) ماه آذر ابردخت گلبویه نام برد
که در لغت به معنی کامروا و پیروزمند است. وی از سرداران ساسانی بود
همسر رستم فرخزاد که همچون یک شیر زن، به همراه او
سورا
در لغت به معنی گلگون رخ که دختر اردوان پنجم بود و سمت سپهبدی داشت
کُردیـــه
خواهر خردمند بهرام چوبین (در دوره ساسانیان)
کُردیـــه پس از برادرش? فرماندهی را به دست میگیرد و در میدانهای نبرد?
در اینجا یاد نوشتاری از استاد سعید نفیسی به شرح زیر افتادم:
تاریخچه کردان در دوره هخامنشیان:
سوسن
ملکه سوسن همسر یزدگرد سوم بود که بنا بدرخواست او یزدگرد
یربکران شهر کوچکی در مرکز ایران (سی کلومتری غرب اصفهان) است.
چند تن دیگر از سرداران و جنگاوران زن در ایران باستان
نام تنی چند از سرداران و جنگاوران زن که از زمان مادها هخامنشیان
ورزا
در لغت به معنی نیرومند و توانا? سرداری از هخامنشیان.
هومی یاستِر
که از سرداران و بزرگان سپاه هخامنشی بود.
وهومسه
در لغت به معنی والاتبار و نیکزاده بزرگ از سرداران هخامنشی.
هومی یاستِر
در لغت به معنی دوست و هم پیمان و پشتیبان از سرداران هخامنشی.
پریساتیس
در چم فرشته و زیبا? همسر داریوش دوم که پا به پای همسر و دختر به جنگها میرفت و پیکار میکرد.
آمسترس
در لغت به معنی هم اندیش و پشتیبان و یار دختر داریوش دوم که پا به پای پدر در نبردها میجنگید.
سی سی کام
در لغت به معنی کامروا? مادر داریوش سوم که هیچگاه در برابر اسکندر تسلیم نشد و همچنان جنگ را دنبال نمود.
استاتیرا
دختر داریوش سوم و از سرداران هخامنشی نیز بود.
آرتونیس
در زمان داریوش کبیر فرمانده ای شجاع بود نام شوهرش آرتاباز بود که یکی از سپهبدان داریوش شاه بود..
داناک
در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه از سرداران هخامنشی.
مهرمس
در لغت به معنی مهر بزرگ? خورشید درخشان از سرداران هخامنشی.
آذرنوش
در لغت به معنی پرفروغ آتشین از شاهدختهای هخامنشی و هم سردار سپاه.
آسپاسیا
همسر کورش دوم که از سرداران او نیز بود.
آرتونیس
در لغت به معنی راست و درست دختر آ«ارته بازآ» که او خود نیز سردار بزرگ داریوش بزرگ بود.
آپاما
در لغت به معنی گیرا خوش آب و رنگ و زیبا میباشد، دختر آ«سپیتمنآ» که خودش از سرداران زمان هخامنشیان بود.
داناک
در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه از سرداران هخامنشی.
میترادخت
در لغت به معنی دختر مهر دختر خورشید از سرداران اشکانی.
پرین
دختر قباد مشاور امور قضایی ساسانیان بود.
نوشین
سردارنامی ساسانی در زمان انوشیراوان دادگر
و همچنین از سرداران و جنگجویان و بزرگان سپاه ساسانی می توان از