درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ

من تنها

تو تنها

من شیدا

تو رها

من عاشق

تو فارغ

من طوفان

تو قایق

تو مجنون

من لیلی

من کمی

تو خیلی

 من غمگین

تو دلشاد

  من اسیر

تو آزاد

من شاعر

تو عاقل

من دریا

تو ساحل

من فردا

تو دیروز

من همیشه

تو هنوز؟

 


نوشته شده در پنج شنبه 87/6/21ساعت 10:12 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

مهم نیست که به باورهای عمیق و اشتباه چه مدتی با ما بوده اند

و یا چه کسی و یا چه کسانی آن ها را به ما قبولانده اند

و یا چقدر عمیق در ضمیر ناخودآگاه ما ریشه دوانیده است .

مهم این است که باورهای اشتباه و مزاحم را هر قدر هم که

عمیق باشند می توان از ریشه در آورد و به بیرون پرتاب کرد

 


نوشته شده در پنج شنبه 87/6/21ساعت 9:57 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

مهم نیست تو چه کسی هستی ،

ولی می توانی و باید تمام تلاش خود را برای استفاده

 از تمام امکانات زندگی ات خرج کنی .

 هیچ کس نمی تواند تو را زمین گیر کند

و هیچکس هم قدرت چنین کاری را ندارد

جهان برای تو پر از فرصت است .

 امروز را روز شکار فرصت هایت قرار بده

و از همین الان برای شکار اقدام کن .

 تو لیاقت بهترین ها را داری و تنها کسی هستی

 که مطمئناً می توانی این بهترین ها را بدست آوری

 


نوشته شده در پنج شنبه 87/6/21ساعت 9:54 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

هیچکس نمی تواند به عقب بر گرددو شروع جدیدی داشته باشد .

هر کس می تواند از حالا شروع کند تا پایان جدیدی بسازد.

خداوند قول روز بدون درد،خنده بدون غم،آفتاب بدون باران را نداد.

اما توان برای آنروز،نوازش برای گریه ونور برای راه را قول داد.....


نوشته شده در چهارشنبه 87/6/20ساعت 9:36 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

مرا  عمری   به  دنبالت  کشاندی سرانجامم   به خاکستر نشاندی
ربودی  دفتر دل  را  و  افسوس که سطری  هم   از این   دفتر نخواندی
گرفتم   عاقبت  دل   بر  منت  سوخت پس  از   مرگم  سرشکی  هم  فشاندی
گذشت   از  من  ولی آخر   نگفتی که  بعد  از من  به  امید  که  ماندی

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/6/20ساعت 9:34 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

دیگه دلتنگ نمی شوم. شاید زیادی خودم را درگیر کردم. با این حال هنوز دوست داشتن کارمن است.شاید روزی برسد که دیگر دلتنگی برای من بی معنی شود.فکر کنم آن روز خیلی سرد و بی روح باشم.ولی برای خودم و سادگیم متاسفم وبرای ... تاسفی که تا آخر عمر همراه من است. ولی به جای دلتنگی  همیشگی ... حسرت جایش را گرفته . حسرت همه چیز و همه کسانی که به راحتی از دستشان دادم. تنها چیزی که برایم مانده است ساعتهای خلوت و سکوتی است که با صدای هِق هِق گریه سپری می شود.تنها چیزی که برایم باقی مانده صدای تیک تیک ساعتی است که همیشه وهمه حال گذشت زمان را به یاد من می آورد. تنها چیزی که برایم مانده است انتظار برای ...

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/6/20ساعت 9:33 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

با همه ی بی سروسامانیم

باز به دنبال پریشانیم

طاقت فرسودگیم هیچ نیست

در پی ویران شدنی آنیم

دلخوش گرمای کسی نیستم

آمده ام تا تو بسوزانیم

آمده ام با عطش سالها

تا تو کمی عشق بنوشانیم

ماهی برگشته زدریا شدم

تا که بگیری وبمیرانیم

خوبترین حادثه می دانمت

خوبترین حادثه می دانیم؟

حرف بزن !ابر مرا باز کن

دیر زمانی است که بارانیم

        ****

در سکوت دادگاه سر نوشت

عشق برما حکم سنگینی نوشت

گفت دلداده ها از هم جدا

وای بر این حکم این قانون زشت

     ****

گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم

منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم

ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم

تا نفس باقیست این جا انتظارت می کشم

 

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/6/20ساعت 9:18 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

کد آهنگ

کد موسیقی