درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
2564 سالگرد تولد کورش کبیر مبارک باد....
وصیت نامه کورش کبیر: فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشتهام. من آن را با نشانههای آشکار دریافتهام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بختیار بودهام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمیکنم که از هنگام جوانی ناتوانترم. من دوستان را به خاطر نیکوییهای خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خویش دیدهام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز میگذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود ، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر میگذرم، شما و میهنم را خوشبخت میبینم و از این رو میخواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب . در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست میدارم ولی فرزند بزرگترم که آزمودهتر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پروردهام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوانتران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئنتری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد. از کژی و ناروایی بترسید .اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید ، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد . من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم . نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشتهی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بیجان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که اینهمه چیزهای نغز و زیبا میپرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشتهام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت میبخشد آمیخته گردم. هماکنون درمی یابم که جان از پیکرم میگسلد ... اگر از میان شما کسی میخواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید . زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید. آیا میدانید : حذف بخش هخامنش از کتاب درسی تاریخ به تصویب رسید؟ و فرزندان ما دیگر حتی اسم کوروش کبیر را نمی شناسند؟ آیا میدانید : 29 اکتبر روز جهانی کوروش کبیر است و این روز فقط در تقویم ایران نیست؟ آیا میدانید : چند سال دیگر ، با نابودی کامل تخت جمشید باید سپاسگذار کشورهایی چون فرانسه باشیم که چندی از تخت جمشید را در موزه های خود حفظ کردند آیا میدانید: اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت ??سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد. آیا میدانید : کمبوجیه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ?? ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ??? هزار سرباز ایرانی در روز ?? از آغاز بهار ??? قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود. آیا میدانید : داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار ??? قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت ? نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد آیا میدانید :داریوش کبیر طرح تعلیمات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان ??? – ??? قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغذ آورد . آیا میدانید : کوروش بعد از تصرف بابل ?? هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد . آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت . آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ?? هزار کارگر به صورت ?? ساعت در تابستان و ? ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر ? روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ??? گرم گوشت همراه با روغن - کره – عسل و پنیر میداده است و هر ?? روز یکبار استراحت داشتند . آیا میدانید: داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است . آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه ?? روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی “دنی تون” بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای ? عید مذهبی و ?? روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه – وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد . آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد . آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد . آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد شصت و نهمین دیدار تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس در حالی عصر امروز با پیروزی یک بر صفر استقلال به پایان رسید که برای دومین بازی متوالی شهرآورد تهران یک برنده داشت و این بار فرهاد مجیدی در دقیقه 91 آبی پوشان را به پیروزی رساند. تبریک به همه تاجی های کبیر آسیا شبی مست رفتم اندر ویرانه ای در کنار پنجره تا که دیدم صحنه ی دیوانه ای از تو میپرسم، ای اهورا میتوان در جهان جاودان زیست؟ (میرسد پاسخ از آسمانها): - هر که را نام نیکو بماند جاودانی است از تو میپرسم، ای اهورا تا به دست آورم نام نیکو بهترین کار در این جهان چیست؟ (میرسد پاسخ از آسمانها): - دل به فرمان یزدان سپردن مشعل پر فروغ خرد را سوی جانهای تاریک بردن از تو میپرسم، ای اهورا چیست سرمایه رستگاری؟ (میرسد پاسخ از آسمانها): - دل به مهر پدر آشنا کن دین خود را به مادر ادا کن ای پدر، ای گرانمایه مادر جان فدای صفای شما باد با شما از سر و زر چه گویم هستی من فدای شما باد با شما، صحبت از «من» خطا رفت من که باشم؟ بقای شما باد ای اهورا من که امروز، در باغ گیتی چون درختی همه برگ و بارم رنجهای گران پدر را با کدامین زبان پاس دارم سر به پای پدر میگذارم جان به راه پدر میسپارم یاد جان سوختنهای مادر لحظهای از وجودم جدا نیست پیش پایش چه ریزم؟ که جان را قدر یک موی مادر بها نیست او خدا نیست، اما وفایش کمتر از لطف و مهر خدا نیست..... از مجموعه "از دریچه ماه" استاد فریدون مشیری مقایسه اسطورهای ملی وغربی چند روز پیش نگاهی به اسطورهای تاریخی وادبی مان کردم دیدم واقعا در هیچ بخشی ما کمبود نداریم حتی ما قسمت عظیمی از ادبیات وتاریخ جهان رارقم زده ایم انچنانکه اگر غربیها دارای اسطورهای عشقی و تخیلی رومئو و ژولیت هستند ما دارای اسطورهای واقعی عاشقانه خسرو وشیرین وفرهاد هستیم که به مراتب زیباتر از رمان رومئو وژولیت میباشد اگر غربیها شخصیت افسانه ای با قدرت افسانه ای به نام هرکول را دارند ما رستم واسفندیار وسهراب را داریم اگر انها به اسکندر خود مینازند که ما ایرانی ها او را یک فاسد میدانیم ما کوروش کبیر راداریم که اولین منشور حقوق بشر رانوشته وجلوتر از هر ارگان یا نفری احترام به حقوق بشر را رقم زده است انها دارای هر چیزی که باشند ما بهتر از ان را داریم حال پرسش این است که چرا ما انقدر عرب زده شده ایم که فرهنگ وتاریخ خود رابر گرفته از اعراب ملخ خور وجاهل میدانیم مگر انها2500سال پیش فرهنگ یا تاریخ یا سجایای اخلاقی مثل ما داشته ا ند که ما این طور عرب زده ایم به جای اینکه صبح تا شب فیلمها وسریالهایی با خرجهای میلیاردی در توصیف شخصیت های عربی بسازیم بهتر نیست یک فیلم از تاریخ پر شکوه وبدون قتل وغارت باستان ایران بسازیم تا به کی باید از فرهنگ وحشی قبیله ایی عربهای شهوت پرست پیروی کنیم برو ای دوست برو! برو ای دختر پالان محبت بر دوش ! دیده بر دیده ی من مفکن و نازت مفروش من دگر سیرم ... سیر به خدا سیرم ا زاین عشق دو پهلوی تو پست! تف برآن دامن پستی که تو را پروردست! کم بگو ، جاه تو کو؟! مال تو کو پرده ی زر! کهنه رقاصه ی وحشی صفت زنگی خر! گر طلا نیست مرا، تخم طلا مردم من ، زاده ی رنجم و پرورده ی دامان شرف آتش سینه ی صدها تن دلسردم من ! دل من چون دل تو، صحنه ی دلقک ها نیست! دیده ام مسخره ی خنده ی چشمک ها نیست ! دل من مامن صد شور و بسی فریاد است: ضربانش جرس قافله ی زنده دلان ( تیک تیک ) ساعت، پایان شب بیداد است! دل من ، ای زن بدبخت هوس پرور پست شعله ی آتش (شیرین) شکن (فرهاد ) است ! حیف از این قلب، از این قبر طرب پرور درد که به فرمان تو ، تسلیم تو جانی کردم حیف از آن عمر، که پاسوز شراری جان سوز پایمال هوسی هرزه و آنی کردم ! در عوض با من شوریده ،چه کردی ، نامرد؟ صحبت مکن ، این لانه ی شهوت ، دل نیست! دل سپردن اگراین است ! که این مشکل نیست! هان ! بگیر! این دلت، از سینه فکندیم به در! ببرش دور ... ببر ! وقتی دیگر نبود وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم وقتی که او تمام کرد من شروع کردم وقتی که او تمام شد من آغاز کردم چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است مثل تنها مردن نیایش خدایا: مگذار که : ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر ، مرا با کسبه دین ، یا حَمَله تعصب ، و عَمَله ارتجاع هم آواز کند . که آزادی ام اسیر پسندِ عوام گردد . که «دینم» در پس «وجهه دینی» ام دفن شود ، که عوام زدگی مرا مقلّد تقلید کنندگانم سازد . که آن چه را «حق می دانم» به خاطر آن که «بد می دانند» کتمان کنم . خدایا می دانم که اسلامِ پیامبرِ تو با « نه » آغاز شد و تشیع دوست تو نیز با « نه » آغاز شد . مرا ای فرستنده محمد و ای دوستدار علی ! به« اسلام آری » و به « تشیع آری » کافر گردان . خداوندا اگر روزی بشر گردی ز حال ما خبر گردی پشیمان می شوی از قصه خلقت از این بودن از این بدعت خداوندا نمی دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه زجری می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند، و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست . این جا که منم کسی چه می داند که بودن نیز همچون زیستن طاقت فرساست دو بیگانه ی همدرد از دو خویش بیدرد با هم خویشاوندترند اشنا یعنی هم خانه ی من در دیار تنهایی... خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بربی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشت حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بربیهودگی اش سوگوار نباشم خدایا رحمتی کن تا ایمان برایم نان و نام نیاورد ، قوتی بخش تا نانم حتی نامم را در خطر ایمان بگذارم ! دکتر شریعتی میگه وقتی نمیتونی فریاد بزنی ناله نکن!! خاموش باش قرن ها نالیدن به کجا انجامید؟؟ تو محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خودت باشی ..... مگر چشم از زبان صادقانه تر سخن نمی گوید؟ مگر نه اشک زیباترین شعر و بی تابترین عشق و گدازترین ایمان و داغترین اشتیاق و تب دار ترین احساس و خالص ترین گفتن و لطیف ترین دوست داشتن است که همه در کوره یک دل به هم آمیخته و ذوب شده اند و قطرهای شدهاند نامش اشک؟ ..... خدایا مرا از این فاجعه پلید " مصلحت پرستی " که چون همه کس گیر شده وقاحتش از یادر رفته و بیماری شده است که از فرط عمومیتش هر که از آن سالم مانده باشد بیمار مینماید مصون بدار تا: "تا به رعایت مصلحت حقیقت را ذبح شرعی نکنم ..... چه تنگنای سختی است یک انسان یا باید بماند یا برود و این هردو، اکنون برایم از معنی تهی شده است و دریغ که راه سومی هم نیست ..... مرا کسی نساخت . خدا ساخت ,نه آن چنان که کسی میخواست ,که من کسی نداشتم . کسم خدا بود کس بی کسان ,او بود که مرا ساخت آن چنان که خودش می خواست, نه از من پرسید نه از آن من دیگرم ,من یک گل بی صاحب بودم ,مرا از روح خود در آن دمید, و بر روی خاک و در زیر آفتاب ,تنها رهایم کرد. مرا به خودم واگذاشت..... · امروز هر کس بخواهد به راستی از علی پیروی کند تنها می ماند، هم دشمنان دین با او می جنگند, و هم متعصبان و مقدس مابان دین، و به نام حمایت از دین شمشیر به رویش می کشند،چنانچه کردند و دیدید و در تاریخ می خوانید · خدایا! در برابر ان چه انسان ماندن را به تباهی می کشد،مرا با " نداشتن و نخواستن رویین تن کن !همه بد بختی های انسان بابت همین دو چیز است:چون ، داشتن انسان را محافظه کار و ترسو می کند !و خواستن ، ادم را بزدل و چاپلوس · سیاست در برابرصداقت دیگران خیانت وصداقت در برابر سیاست دیگران حماقت · مردم ناموس خدایند ،خانواده خدایند و هیچ کس غیرتمند تر از خدا نسبت به خانواده اش نیست · اگر نمیتوانی بالا روی ,سبب باش تا از افتادنت فکری بالا رود · انسان به میزانی که برخوردارتر است انسان نیست بلکه به میزانی که خود را نیازمند تر احساس می کند نسان است · مرا کسی نساخت . خدا ساخت نه آن چنان که کسی میخواست که من کسی نداشتم . کسم خدا بود کس بی کسان او بود که مرا ساخت آن چنان که خودش می خواست. نه از من پرسید نه از آن من دیگر من یک گل بی صاحب بودم , مرا از روح خود در آن دمید و بر روی خاک و در زیر آفتاب تنها رهایم کرد. مرا به خودم واگذاشت..... · بالاخره،انسانی که در عشق میگدازد و با خدا بیعت کرده است،و در توحید حصار گرفته و جان جامه تقوی به تن دارد و به عرفان میبیند و به حکمت میفهمد و به دعامیخواهد و از عبادت به جوهر ربوبیت میرسد و در عشق میگدازد و در امر و نهی و هجرت و جهاد خود، انسان و جهان را دگر گونه میسازد · بگذار تا شیطنت عشق ,چشمان تو را بر عریانهای خویش بگشاید. هر چند حاصلی جز رنج وپریشانی نداشته باشد,اما کوری را هر گز به خاطر ارامشش تحمل مکن !.... · اکنون تو با مرگ رفته ای و من،اینجا،تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس،گامی به تو نزدیکتر میشوم ....این زندگی من است · علی از خدا هم تنها تر بود ,خدا برای تنهایی خود انسان را آفرید .محمد کسی چون ابوذر داشت.ولی علی از خدا هم تنهاتر بود... · من کسی را می ستایم که اندیشیدن را به من آموخت، نه اندیشه ها را · دنیا را بد ساخته اند... کسی را که دوست داری، تورادوست نمی دارد. کسی که تورا دوست دارد، تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است. زندگی یعنی این. · ارزش هر دل به اندازه تمام حرف هایی است که برای نگفتن دارد. · عشق در اوج اخلاصش به ایثار رسیده و در اوج ایثار به قساوت...
شصت و نهمین دیدار تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس در چارچوب هفته یازدهم دهمین دوره رقابتهای لیگ برتر از ساعت 15 امروز به قضاوت مسعود مرادی و در حضور بیش از 90 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد که در پایان تیم فوتبال استقلال با گل دقیقه 91 فرهاد مجیدی به پیروزی رسید.
در این دیدار پرسپولیس با ترکیب علیرضا حقیقی، علیرضا محمد، شیث رضایی، مجتبی شیری(60 رضا نورمحمدی)، حمید علی عسگر، مازیار زارع، حسین بادامکی، امیرحسین فشنگچی(67 محمد منصوری)، محمد نوری، غلامرضا رضایی و هادی نوروزی به میدان رفتند و برای استقلال نیز محمد محمدی، مهدی امیرآبادی، امیرحسین صادقی، پژمان منتظری، آندره لوییز، ایمان مبعلی(67 مجتبی جباری)، فرزاد آشوبی، کیانوش رحمتی، فرهاد مجیدی، میلاد میداودی و آرش برهانی( 68 امیدرضا روانخواه) به میدان رفتند.
در نیمه اول این بازی پرسپولیس در دقیقه 7 روی ضربه محمد نوری به گل رسید اما مسعود مرادی در تایید پرچم مرتضی کریمی این گل را آفساید اعلام کرد تا در پایان 45 دقیقه اول توپی از خط دروازه ها عبور نکند. در نیمه اول شانس های گل استقلال بیشتر از پرسپولیس بود اما آرش برهانی دوباره موقعیت های خوب آبی پوشان را از دست داد.
در نیمه دوم پرسپولیس عملکرد بهتری داشت و با اینکه بیشتر از رقیب آبی پوش صاحب توپ بود اما موقعیت های خطرناکی نداشت و استقلال هم دل به ضد حملات خوش کرده بود. تغییرات پرویز مظلومی و علی دایی هم تاثیری در روند بازی نداشت اما در اولین دقیقه وقت اضافه فرهاد مجیدی با فرار خود در موقعیتی تک به تک دروازه پرسپولیس را باز کرد.
این بیست و یکمین پیروزی استقلال در شصت و نه دیدار برگزار شده شهرآورد تهران بود
ناگهان چشمم بیافتاد اندر خانه ای نرم نرمک پیش رفتم
پیرمردی کور و فلج درگوشه ای
مادری مات و پریشان همچنان پروانه ای
پسرک از سوز سرما میزند دندان به هم
دختری مشغول عیش و نوش با بیگانه ای
پس از ان سوگند خوردم مست نروم بر در خانه ای
تا که بینم دختری عفت فروشد بهر نان خانه ای
من این مطلب خود را بنام خدای پاک وزیباو عاشق ایران زمین اغاز میکنم که عشق های اسطورهای را افرید
تپش طبل ستم کوب، ستم کوفتگان
چکش مغز ز دنیای شرف روفتگان
دل به من دادی؟نیست؟
ببرش تحفه ز بهر پدرت، گرگ پدر
کارو