درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ

 

تو را می سپارم به نور تا برقصد به سازد

                                   تو را می سپارم به برف تا ببارد به نازت

             تو را می سپارم به خورشید

                                              تا که بی منت بتابد برآن گیسوان سیاهت

 

 


نوشته شده در سه شنبه 87/6/5ساعت 8:45 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

دختری بعد از ازدواج نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با او جر و بحث می کرد.

عاقبت دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!

داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادرشوهرش بمیرد،همه به او شک خواهند کرد،پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد در این مدت با مادرشوهر مدارا کند تا کسی به او شک نبرد.

دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر می ریخت و با مهربانی به او می داد.

هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس،اخلاق مادرشوهر هم بهتروبهتر شد تا آن جا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت : دیگر از مادرشوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.

داروساز لبخندی زد و گفت : دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است.

 


نوشته شده در سه شنبه 87/6/5ساعت 8:43 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

آیا میدانستید که تنها حیوانی که نمی تواند شنا کند شتر است.

آیا میدانستید که
فلز اوسمیم سنگین ترین ماده روی زمین است.

آیا میدانستید که
??? از ماهواره های جهان نظامی و ??? بقیه غیرنظامی است.

آیا میدانستید که
در هر ثانیه بیش از ???? بیلیون بیلیون الکترون به صفحه تلویزیون بر خورد می کند و تصویری را که شما تماشا می کنید به وجود می اورد.

آیا میدانستید که
گزنه برای درمان رماتیسم، درد کمر در ناحیة دمبالچه، درد لگن خاصره (درد اعصاب کمر) و نیز درمان بیماری های مثانه، مجاری ادراری و کلیه بسیار مفید است.

آیا میدانستید که
شانس شبیه بودن دو اثر انگشت یک به ?64 میلیارد است‌.‏

آیا میدانستید که
اگر امواج ماورای صوت را به قسمت محدودی از فضا که در ان گرد و غبار و یا ذرات دود سیگار موجود باشد بتابانیم این ذرات با سرعت رسوب می کنند.

آیا میدانستید که
ایا می دانستید درجه حرارت بالاترین قسمت یک شعله به 1540 درجه می رسد در حالی که پایین ترین قسمت ان فقط 300درجه حرارت دارد.

آیا میدانستید که
در تقسیمات لشگری به ده هزار سرباز، تومان گفته و فرمانده آن را امیر تومان می نامند.

 


نوشته شده در سه شنبه 87/6/5ساعت 8:42 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

آیا میدانستید که نور خورشید فقط تا عمق 400 متری آب دریا نفوذ می کند.

آیا میدانستید که امریکا تا 50 میلیون سال دیگر دو نیم خواهد شد.

آیا میدانستید که عدد 2520 را می توان بر اعداد 1 تا10 تقسیم نمود بدون آنکه خارج قسمت کسری داشته باشد.

آیا میدانستید که فشار در مرکز خورشید تقریبا 700 میلیون تن بر 452/6 سانتی مترمربع است.

آیا میدانستید که طول عمر مردم سوئد و ژاپن از دیگر ملل جهان بیشتر است.

آیا میدانستید که شیشه در ظاهر جامد به نظر می رسد ولی در واقع مایعی است که بسیار کند حرکت می کند.

آیا میدانستید که داغ ترین نقطه کره زمین در دالول اتیوپی است. در این منطقه در یک روز عادی دمای هوا در سایه به 94 درجه فارنهایت می رسد.

آیا میدانستید که آبشار آنجل در ونزوئل20 برابر بلندتر از ابشار نیاگارا است.

آیا میدانستید که هر تکه کاغذ را نمی توان بیش از 9 بار تا کرد.

آیا میدانستید که در هرم خئوپوس در مصر که 2600 سال قبل از میلاد ساخته شده است به اندازه ای سنگ به کار رفته که می توان با آن دیواری اجری به ارتفاع 50 سانتی متر در دور دنیا ساخت.

آیا میدانستید که سرعت صوت در فولاد 14 بار سریعتر از سرعت آن در هواست.

آیا میدانستید که وقتی مگس بر روی یک میله فولادی می نشیند میله فولادی به اندازه دو میلیونیم میلیمتر خم می شود.

آیا میدانستید که هر سال از 600/557/31 ثانیه تشکیل شده است.

آیا میدانستید که بزرگترین گل جهان فلوزیا نام دارد.

آیا میدانستید که بیشترین ضربان قلب را قناری ها با1000بار در دقیقه و کمترین را فیل با 27 بار در دقیقه دارد.

آیا میدانستید که اگر تمام رگ های خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا 97000 کیلومتر می شود..

آیا میدانستید که یک لیتر سرکه در زمستان سنگین تر از تابستان است.

آیا میدانستید که 30 برابر مردمی که امروزه بر سطح زمین زندگی می کنند در زیر خاک مدفون شده اند.

آیا میدانستید که نزدیکترین ستاره به زمین بعد از خورشید الفامنچوری است که فاصله ان تا زمین 3/4سال نوری است.


نوشته شده در سه شنبه 87/6/5ساعت 8:41 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

www.hamtarane.com

وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتیکه از دور نظاره شان می کنیم خیلی زیبا به نظر می رسند ولی به  مجرد آنکه نزدیکشان شده و در داخلشان می رویم زیبائیشان هم از بین می رود ، شما در این موقع نمی توانید بفهمیدزیبائیش  به کجا رفته ، آنچه می بینید چند درخت خواهد بود و بس. شوپنهاور

 اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. شوپنهاور

 جمال اگرچه مای? شرافت است ولی مقرون به هزاران شر و آفت است . شوپنهاور

 ما ندرتاً دربار? آنچه که داریم فکر می کنیم ، درحالیکه پیوسته در اندیش? چیزهایی هستیم که نداریم . شوپنهاور

 اگر با خونسردی گناهان کوچک را مرتکب شدیم ، روزی می رسد که بدترین گناهان را هم بدون خجالت و پشیمانی مرتکب میشوبم . شوپنهاور

هنرها تنها تقلید محض واقعیت خارجی نیستند و اگر برخی آثار هنری چنین بودند در حقیقت در برابر رسالت عالی خود کاذب می نمودند. شوپنهاور

مفاهیم سازه های مغزی اند حال آنکه ایده ها مقدم بر فکر بشری هستند . در حقیقت درک مغزی ما از ایده ها مفهوم را میسازند لذا مفاهیم را راهی به قلمرو ذاتها نیست . شوپنهاور

 وظیفه هنر تجلی ایده هاست. شوپنهاور

 به من بگو قبل از آمدن به این دنیا کجا بودی؟ تا بگویم بعد از مرگ کجا می‌روی . شوپنهاور

ایده ها الگوهای ازلی ای هستند که در قلمرو ذاتها یا هستی های حقیقی وجود دارند که آدمیان تنها هنگامی که خود را ازتوجه به جزئیات ، در اینجا و اکنون (مکان و زمان) فارغ سازند وارد آن قلمرو می شوند . شوپنهاور

 آنگاه که آدمی (( چرایی / غایت چیست )) زندگی خویش را می شناسد ؛ آنگاه است که او از هر (( چگونه ؟ )) آسوده خاطرمی شود. آدمی مشتاق نیکبختی نیست ؛ تنها انگلیسی چنین است . فردریش نیچه

 وظیفه هنرها توصیف موارد خاصی از واقعیت نیست بلکه نشان دادن امور مطلق و کلی ای است که در پشت این موارد خاص وجزئی قرار دارند . به عنوان مثال یک نقاشی زنی خاص و فرزندش را به عنوان شمایل حضرت مریم و عیسی مسیح نشان میدهد اما برای اینکه این تصویر به مثابه هنری والا تلقی شود باید نشان دهنده چیزی از جوهر عشق مادری باشد . تابلوهای نقاشی بسیاری از حضرت مریم و کودک وجود دارد اما تنها هنرمندان بزرگ تصویری می آفرینند که به نظر می رسد عامل ملکوتی موجود در عطوفت مادرانه را ترسیم می کنند. به عبارتی آنچه در یک پرده نقاشی عالی مطرح است ایده یا تصوری است که تنها در یک مورد به خصوص (در اینجا عشق مادرانه) تجلی می یابد و این مورد خاص را تعالی می بخشد و از حد صرفا بازنمود آن فراتر می رود. شوپنهاور

 نگهداری دم ماهی و دل زن از مشکلات است . آرتور شوپنهاور

 جمع مال ، تحصیل کامیابی ، کسب دانش و شهرت ، هیچکدام با تندرستی برابری نمی کند . برای حفظ تندرستی باید از هرچیز که برای تندرستی مضر است پرهیز کرد . مخصوصاً از شهوت روانی . شوپنهاور

 اگر ما چیزی را می خواهیم برای آن نیست که دلیلی بر آن پیدا کرده ایم بلکه چون آن را می خواهیم برایش دلیل پیدا میکنیم. شوپنهاور

 ایده های ازلی دریافته از تامل ناب هستند و مایه اساسی و ابدی تمام پدیده های جهان را بازگو می کنند. این ایده ها متناسب با ماده ای که واسطه بازگویی آنها هستند ، جامه نقاشی ، شعر، مجسمه سازی یا موسیقی می پوشند . تنها سرچشمه هنر معرفت بر ایده هاست و تنها هدف آن انتقال این معرفت است. شوپنهاور

 اراده از آن مرد کور نیرومندی است که بر دوش خود مرد شل بینایی را می برد تا او را رهبری کند. شوپنهاور

 


نوشته شده در دوشنبه 87/6/4ساعت 8:53 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

نگران نباشید،همه سالمند و هیچ کس صدمه ندیده است.تعجب نکنید کمی صبر کنید ماجرا مربوط به یک بعدازظهر آفتابی در یکی از چهارراه های شلوغ تهران است.ظاهرا اتومبیل مشکی رنگی که یک خانم شیک پوش و به ظاهر متشخص و با فرهنگ هدایتش می کرد می خواست از سمت چپ اتومبیل من به سمت راست بپیچد که ناگهان صدای ترمز شدیدی شنیدم.اتفاقی نیفتاده بود،اما کمی صبر کنید همان خانم متشخص ناسزاگویان از اتومبیلش پیاده شد و تمام ارزش و هویت یک شهروند و روابط اجتماعی را زیر سوال برد.او یک ریز و پی در پی با دستانی پوشیده در دستکش مشکی که از شدت ترس می لرزید و صورتی برافروخته و ترسیده شروع به فحش دادن کرد،دلش از چه چیزی پر بود نمی دانم.من سپر بلای چه کسی شدم خدا می داند،هنوز هم وقتی بعد از مدتی یاد این حادثه می افتم دلم می گیرد...

بعد از این که تمام فحش هایش را شنیدم به آرامی گفتم : آیا تمام فرهنگ شهرنشینی و کلاس اجتماعی شما در همین ترسیدن ساده خلاصه می شد؟ او سر به زیر انداخت و زیر لب چیزی گفت و رفت.

چرا وقتی اجسام بی روح با هم تصادف می کنند،انسان ها هم این تصادف را تکرار می کنند.دعوا و ناسزا برای چه؟اعصابتان را کنترل کنید،زیرا در زند گی آرام و خالی از تنش و حادثه انسان خوب و منطقی بودن هنر نیست.خسارت مالی قابل بازگشت است اما خسارتی که به شعور وارد می شود غیر قابل پرداخت است.اگر آموخته هایمان را در حوادث نا گوار به کار نگیریم پس کی به کارمان می آیند،اگر عصبی شدید و پرخاش نکردید،اگر کارمندتان اشتباهی مرتکب شد و به جای توهین او را راهنمایی کردید،اگر همسرتان در جمعی برخلاف میلتان رفتار کرد،به جای بی حرمتی در تنهایی با او صحبت کردید،آن وقت پیروزید و می توانید بگویید چیزی آموخته اید،مواظب تصادف پرخسارت و ناگوار زندگی تان باشید،شتاب نکنید...کمی آرام تر.

باز یاد سهراب افتادم : من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن،بد نگوییم به مهتاب،اگر تب داریم.

 


نوشته شده در دوشنبه 87/6/4ساعت 8:43 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

زیر گنبد کبود
جز من و خدا
کسی نبود
 
روزگار روبه راه بود
هیچ چیز
نه سفید و نه سیاه بود
با وجود این
مثل اینکه چیزی اشتباه بود
 
زیر گنبد کبود
بازی خدا
نیمه کاره مانده بود
واژه ای نبود و هیچ کس
شعری از خدا نخوانده بود
 
تا که او مرا برای بازی خودش
انتخاب کرد
توی گوش من یواش گفت
تو دعای کوچک منی
بعد هم مرا مستجاب کرد
 
پرده ها کنار رفت
خود به خود
با شروع بازی خدا
عشق افتتاح شد
 
سالهاست
اسم بازی من و خدا
زندگی ست
 
هیچ چیز مثل بازی قشنگ ما
عجیب نیست
بازی ای که ساده است و سخت
مثل بازی بهار با درخت
 
با خدا طرف شدن
کار مشکلی ست
زندگی
بازی خدا و یک عروسک گلی ست...
 

نوشته شده در یکشنبه 87/6/3ساعت 12:23 عصر توسط سامــــــان نظرات ( ) |

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

کد آهنگ

کد موسیقی