درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ

به راحتی صفحه ای در کتابی بسیار ورق خورده

باز می شود،

و، در درون، چشمان ما

نیازی ندارند بر اشیایی تامل کنند

که قبلا در خاطره ثبت و ضبط شده اند.

در اینجا عادات و اذهان و آن زبان خصوصی

که همه خانواده ها اختراع می کنند

به نظرم چیزهایی عادی می ایند.

به سخن گفتن چه نیازی هست

یا به تظاهر به کس دیگری بودن؟

 

همه اهل خانه مرا می شناسند،

از اضطراب ها و ناتوانی من آگاهند.

بهترین رویدادی که می تواند اتفاق افتد-

آنچه شاید خدا به ما عطا کند:

اینست که شگفتی نیافرینیم یا از ما نخواهند پیروز شویم

بلکه فقط بگذارند وارد شویم

چون بخشی از واقعیت انکار ناپذیر،

مثل سنگهای راه، مثل درختان.

 

 

از کتاب مرگ و پرگار اثر خورخه لوییس بورخس

Jorge Borges>


نوشته شده در سه شنبه 87/5/29ساعت 8:48 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

تقدیر و سرنوشت را بپذیر،زمانی که نمی توانی آن را تغییر دهی .

و اما کوتاهی خود را به گردن شانس نینداز .

آنقدر شهامت داشته باش که بپذیری خطا کردی .

و آنقدر فهم و کمال داشته باش ،

که بدانی چگونه خطایی را و چرا مرتکب شده ای .

آنقدر محکم وبا اراده باش ،

که بتوانی خطای خود را جبران نمایی . تا فرصت باقی است .

با سرعت عملی همچون گردش گردون .

مبادا از تو سبقت بگیرد و تو در بی خبری مانده باشی .

 


نوشته شده در دوشنبه 87/5/28ساعت 8:28 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

 

درس نخوانید. هیچکس از درس خواندن به جایی نرسیده به جز علی دایی.
 از کودکی معاملات زمین و مسکن را جدی بگیرید، همه که قرار نیست از دزدی به جایی برسند.
یک پدر پولدار برای خود دست و پا کنید. از همان روز اول در بیمارستان با تطمیع پرستار و یک جابجا کردن ساده ی دستبندهایتان یک عمر آسوده باشید، بگذارید برای یک بار هم که شده یک بچه آریستوکرات دنبال معنویت بدود.
اگر پدرِ پولدار نشد لااقل یک زن یا شوهر مایه دار برای خود دست و پا کنید. یادتان باشد فیلم های هندی و آبگوشتی را برای شما ساخته اند و هنوز که هنوز است فلاسفه بر سر مفهوم عشق و زیبایی با هم دست به یقه اند اما بر سر مفهوم پول کسی شک ندارد.
گنده گ… کنید. به هرکس می رسید بگویید شرکت زده اید و فلان پروژه را در دست انجام دارید. یادتان باشد یک گنده گ… موثر و بجا از یک رزومه پر و پیمان   (c.v.) مفیدتر است.
حتا اگر خال زشتی هم روی صورتتان دارید با «محمد رضا شریفی نیا» طرح دوستی بریزید. هر ماه ، پنج فیلم از شما اکران می شود و یک شبه از علافِ محله «قازقُل آباد» تبدیل به سوپراستار دست نیافتنی می شوید.
شما فقط ششصد میلیون تومان تا موفقیت فاصله دارید. آن را تهیه کنید بعد فیلم بسازید. اگر هیچ تلاشی نکنید حتما پرفروش ترین خواهد شد. راستی ، فکرش را نکنید کارتِ کارگردانی هم با کارت سوخت می آید دم منزلتان.
اگر حتی توی بیابان های جاده ی قم یا در اعماق کویر نمک یک تکه زمین دارید دیگر لازم نیست کاری بکنید ، ثروت و موفقیت در چنگال شماست
.

لازم نیست پدربزرگ خیلی پولداری برای خود تهیه کنید کافیست فقط یک خانه ی کلنگی حوالی شاسکول آباد داشته باشد ، بسِ تان است. اول پدربزرگ مهربان را به خانه ی آخرت راهنمایی کنید. سپس خانه را بکوبید و با چند فرغون بتُن ، پی ریزی کنید و چند تا ستون لاغرتر از گردن مرتاض های هندو را هم عَلَم کنید و تیغه بزنید و آن را متری  (قیمت پایه) یک میلیون و سیصد معامله کنید. همیشه به خاطر داشته باشید در زلزله تهران خشک و تر با هم می سوزند و هرچه بسازید« کُن فیَکون » خواهد شد پس خرج بیخود نکنید.
تولیدی« خنزر پنزر » بزنید. مثلا زیر کفش بسازید نه خود کفش. کفش را چینی ها می سازند.
در یک شرکت دولتی استخدام شوید. از هرکس به دستتان رسید پله ای بسازید و پله پله بالا، بالاتر و به ملاقات خدا بروید به آنجا که رسیدید یادتان نرود روی ماه خدا را ببوسید. در ضمن به یاد داشته باشید کسی که نخواهد بالا برود غیرمستقیم قبول کرده نردبان این و آن باشد.
در مسابقات فوتبال سالنی جام رمضان شرکت کنید و هرچیز و هرکس را که دیدید «دریبل» بزنید. توجه داشته باشید که برای کار تیمی به کسی پول نمی دهند.برای مطالعه بیشتر در این خصوص فیلمهای علی کریمی را ببینید.
اگر هیچ هوش و استعدادی ندارید لااقل کُشتی بگیرید. برای فتیله پیچ کردن یا اجرای «سَگَک دوبل »که نباید استعداد خدادادی داشت، «خر زور بودن» کفایت می کند. یکی دو سال کشتی بگیرید بعد کاندیدای شورای شهر بشوید.
در خیابان استاد نجات اللهی، مغازه ی فروش کارت تبریک های ژیگولی وعروسک پشمالو بزنید. از فروش قبل از روز «‌وَلِنتاین» به نان و نوایی می رسید.
جعل سند کنید و آرم طرح ترافیک دولتی بگیرید و دانه ای پانصد تومان آزاد بفروشید. وقتی هم گند قضیه درآمد راست راست برای خودتان در اداره راه بروید و به چشم همکارانتان زُل بزنید، آنقدر زل بزنید که آنها به خودشان شک کرده و در پایان وقت اداری خود را به اولین پاسگاه کلانتری معرفی نمایند


نوشته شده در دوشنبه 87/5/28ساعت 8:24 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

چنان قوی باش که هیچ عاملی ، آرامش فکر تو را بر هم نزند .
درباره سلامت، شادمانی و خوشبختی سخن بگو.
محاسن و مزایای دوستانت را به آنان گوشزد کن .
در هر چیز ، جنبه روشن آن را ببین .
همیشه درباره بهترین پیش آمدها فکر کن.
از موفقیت دیگران همان قدر خوشحال باش که از موفقیت خودت خوشنود می شدی.
به اشتباهات گذشته فکر مکن ، اما از آن ها درس بگیر.
شاد و بشاش باش و به دیگران لبخند بزن .
آن قدر بزرگ باش که نگران نشوی ، آن قدر نجیب و موقر باش که خشمگین نشوی و آن قدر شاد باش که اجازه ندهی مشکلی بروز کند .


نوشته شده در پنج شنبه 87/5/24ساعت 10:50 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

برایم سخت بود اما توانستم , توانستم در تو عشق را بشناسم چیزی که تو فقط ادعای شناختنش را داشتی اما من در تو شناختمش , شناختمش این حس خوب را حسی پاک و لطیف که پاکترین حس دنیاست , دنیاست که بی تاب و بی قرار است و جاذبه در این بین نقشی ندارد , نقشی ندارد گردش زمین به دور خورشید در بیتابی ما تنها دلیل آن عشق است و همین حس و همین حال , همین حال بود که به من جرات داد و به من رخصت داد تا بگویم به تو دوستت دارم , دوستت دارم حرفی واقعی نیست بلکه دلیل محکمی بر دیوانگی است آری من دیوانه ام چون آن روز که خواستم بگویم بمان غرورم نگذاشت امروز که میخواهم بگویم برگرد درود صلوات نذر من است اما هرگز نخواهم گفت تا بفهمی آدمی محکم و با غیرت و مرد\"م اهل عملم نه حرف کاذب با اینکه بسیار به بازگشت هستم راغب نمیدانم دوباره چه چیز یادت به یادم آورده شاید نکنی این حرف را باور که در هر روز به یادت خواب و به یادت بیدارم اما از کوچک کردن خود بیزارم که بگویم برگرد و هیچ جوابی ندهی و بگویی که رفتی به رهی که نداری گذری به آدمیت ومنیت شاید در نظر پاک وعزیزت من سگی حارم که بی قرارم تا بگیرم پاچه ات هه پاچه ات! من عاقل و بالغ هستم و میدانم از همان اول نداشتی شوقی که بمانی و ببینی مرا چونکه بعد از هر درخواست ملاقات پیچاندی مرا نمیدانم سر درد امانم برید برو خوش باش من چه ارزش دارم حتی حال که آدم شده ام هم پیش چشم تو و چشم همه یک آدم هرزم یک مشت خاک و شن ماسه و سنگ که به زمین ریخته و شده رنگ با دوز و کلک آدمی ساخته شده از این ماسه ها تا بیازرد دل هر چه هست و هرچه نیست با نیرنگ و فریب حتی رحم نکند به چشم گریان و غریب حتی رو نکند به خسته و درویشی که همه چیزش شده ریشی خوشا به حالش که دارد عزت و مقام ای کاش من هم داشتم از این ریش سفید!تا شاید به من میداد کمی جاه و جلال به به از عشق به کجا رسیدم امشب ندارم هیچ جا ومقامی هیچ ارزش و نامی چون رفته براهی که ندارد پایان با توبه هم بر نخواهد گشت آسان من هم هستم گمگشته به نامی وآراسته به کاری که ندارد ارزش حالا که توبه ام هم ندارد ارزش میفهمم که اشتباه کردم و بوده ام در لغزش اما دیگر بس است و خواری و ذلت تمام است بر من , من آزاده ای آزادم امشب


نوشته شده در پنج شنبه 87/5/24ساعت 10:49 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

بیوگرافی محسن یگانه از زبان خودش:

به نام او...
من محسن یگانه هستم.متولد ??/?/???? هستم.کار موسیقی رو به صورت حرفه ای از سال 79 با نواختن گیتار شروع کردم.اما در همون ابتدای کار وقتی با سختی های این کار روبرو شدم برای مدتی قصد داشتم به کلی موسیقی رو ادامه ندم.

اما مایوس نشدم و از اون به بعد کار رو جدی دنبال کردم و خیلی زود تر از اون چیزی که فکرشو می کردم نواختن گیتار رو به صورت حرفه ای فرا گرفتم و 2 سال بعد کیبورد رو هم شروع کردم تا امروز که قطعات گیتار آلبوم محسن چاوشی رو اجرا کردم.اما آهنگسازی رو که به نظر خودم بهترین شاخه ی موسیقیه از 2 سال پیش به صورت جدی شروع کردم.تا امروز که برای دیگر خواننده ها هم آهنگ می سازم و شعر میگم.

از جمله محسن چاوشی (تراک آهای خبر نداری) .حامد هاکان(چون آلبوم ایشون هنوز به بازار نیومده ترجیح میدم نگم)و فرزاد باقری که به زودی آلبومش به بازار میاد...

اما طی این دو سال حدود 30 تا شعر گفتم و حدود 40 آهنگ که هر کدوم برای من تک تک ارزش چند بار گوش کردن رو داره ساختم. اما آشنایی من با محسن چاوشی منو به سطح کاری بالایی رسوند و از اون به بعد قدرت آهنگهام بیشتر و بیشتر شد که جاداره از محسن تشکر کنم.

www.hamtaraneh.com

[ لازم به ذکر است که مطلب بالا را از اینترنت یافتم و مربوط به قبل است و اکنون اولین آلبوم مجاز محسن یگانه به نام نفس های بی هدف را می توانید تهیه کنید و از این آلبوم زیبا لذت ببرید خود من خیلی از ترانه های او لذت می برم و جزو خوانندهای محبوب من می باشد


نوشته شده در چهارشنبه 87/5/23ساعت 9:26 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

این روزها در فضای موسیقی پاپ کمتر کسی است که درباره محسن یگانه حرف نزند. یگانه با اینکه سرگرم آماده کردن اولین کاست مجاز خودش است، از بسیاری خواننده‌ها که به اندازه انگشتان یک دست آلبوم در بازار دارند، محبوب‌تر شده و خیلی‌ها منتظر شنیدن کارهای جدیدش هستند.
از آنجا که محسن طی یک سال اخیر بی‌سروصدا جلو آمده، شایعات زیادی درباره‌اش به گوش می‌رسد و در عوض بسیاری از حقایق زندگی‌اش مخفی مانده است. با هم هفت پرده از زوایای مختلف زندگی، کار، هنر، شخصیت و آینده محسن یگانه را مرور می‌‌کنیم، مطمئن هستیم این هفت نکته را هرگز نه خوانده و نه شنیده‌اید. این شما و این نکات جالب از محسن یگانه.
?
متولد اردیبهشت سال ??
اگر بخواهیم سن و سال محسن یگانه را از روی غذای ترانه‌هائی که می‌سراید و پختگی آهنگ‌ها و ملودی‌هائی که می‌سازد حدس بزنیم، بدون دیدن چهره این خواننده محبوب تصور می‌کنیم یگانه باید لااقل در مرز ?? سالگی باشد اما این خواننده خوش‌صدا هنوز ?? ساله هم نشده و همین که در سن و سال پائین آثار پرمغزی را می‌سازد، نشان می‌دهد خواننده مستعدی است و به ‌درستی توانسته استعدادهای خود را در مسیر پیشرفت قرار دهد. محسن یگانه متولد ??/?/???? است. او که در شهرستان گنبد متولد شده، می‌گوید مثل اغلب متولدین اردیبهشت آدمی احساساتی است. به شما توصیه می‌کنیم تاریخ تولد یگانه را به خاطر بسپارید چرا که به زودی ?? اردیبهشت یکی از روزهای ماندگار خواهد شد؛ روز تولد یک ستاره پاپ
?
فرزند یک شهید بسیجی
محسن یگانه زیاد دوست ندارد درباره پدر شهیدش صحبت کند چرا که می‌ترسد عده‌ای به اشتباه فکر کنند او دنبال بهره‌بردرای از موفقیت ”پدر هیمشه زنده در یاد“ خودش است. یگانه که زیاد اهل مصاحبه نیست، حتی در صحبت‌های خصوصی با دوستانش هم فرزند شهید بودن خود را مخفی می‌کند اما به هر حال محسن فرزند یک شهید بسیجی است. شهیدی که زمان دفاع مقدس، جذب نیروهای بسیج شد و داوطلبانه به جبهه‌های حق علیه باطل رفت تا کنار هم‌سنگرانش حافظ این مملکت مقدس باشد. یگانه می‌گوید: ”می‌خواهم طوری در موسیقی فعالیت کنم که روح پدر بزرگوارم از من راضی باشد“. جالب است بدانید وقتی به یگانه پیشنهاد شد به لس‌آنجلس برود، جواب داد: ”مملکتی که پدرم در راهش شهید شد را ترک نمی‌کنم“.
?
اهل موسیقی در محیط دانشگاهی و پزشکی
محسن یگانه در حالی به موسیقی روی آورده و آهنگساز و ترانه‌سرا و خواننده پاپ شده که در خانواده‌اش هیچ‌گونه گرایشی به موسیقی وجود ندارد. او که در دوران کودکی و نوجوانی گرایش شدیدی به نمایش و کارهای هنری داشته، بعدها جذب موسیقی می‌شود بدون آنکه مشوقی در خانواده داشته باشد. البته حالا دیگر او موفق شده رضایت خانواده‌اش را جلب کند. مادر محسن استاد دانشگاه است و خواهران بزرگش هم پزشک و دندانپزشک هستند. در چنین خانواده‌ای طبیعی است خود محسن هم علاوه بر کار موسیقی، دنبال تحصیل در دانشگاه باشد. محسن یگانه دانشجوی مهندسی صنایع است و با اینکه این اواخر به شدت سرش در دنیای موسیقی گرم شده، قصد ترک تحصیل ندارد و نمی‌خواهد تحصیلات دانشگاهی را نیمه‌کاره رها کند.
?
چراغعلی مدیر برنامه‌های یگانه است
خیلی از جوانان بااستعداد در عرصه موسیقی و هنر به این دلیل که مشاور خوبی نداشتند و راه درست پیشرفت را پدا نکردند، خیلی زود از خاطره‌ها محو شدند. یگانه برای آنکه پدیده‌ای نباشد که زود ناپدید می‌شود، یک مدیر برنامه حرفه‌ای برای خودش انتخاب کرده به نام علی چراغعلی. یگانه می‌گوید در دنیای موسیقی آدم سالم، حرفه‌ای و خوش‌فکر مثل چراغعلی کم پیدا می‌شود. چراغعلی به لطف تجاربی که در عرصه هنر دارد، این روزها در حال برنامه‌ریزی برای آلبوم مجاز یگانه و همچنین برگزاری کنسرت‌های داخلی و خارجی ین خواننده محبوب است. با تلاش چراغعلی جلوی سوءاستفاده‌هائی که تا به حال عده‌ای از اسم و آثار یگانه می‌کردند، گرفته شده است. چراغعلی به فکر رو کردن پدیده‌هائی دیگر در عرصه موسیقی است، جوانانی مثل رهام‌بخشیان.
?
چشم‌های خیس من، بهار ?? در بازار
محسن یگانه با آلبوم با آلبوم ”سال کیسه“ که به‌طور غیرمجاز به بازار آمد و خیلی زود ترانه‌هایش بر سر زبان‌ها معروف شد، شهرت یافت. یگانه اصلاً دوست نداشت وارد بازار غیرمجاز شود اما وقتی چند اثر او به سرقت رفت و یگانه متوجه شد عد‌ه‌ای در حال سوءاستفاده هستند و می‌خواهند کارها او را به اسم خودشان به مردم عرضه کنند، ناچار شد خیلی فوری کارهایش را جمع و جور کند و در آلبوم سال کبیسه به بازار بفرستد. یگانه این بار قصد ورود به بازار مجاز پاپ را دارد و با کمک مدیر برنامه‌هایش در حال گرفتن مجوز است و خوشبختانه در این راه موفق بوده و می‌توان امیدوار بود اولین آلبوم مجاز این آهنگساز خوش‌ذوق و خواننده خوش‌صدا، بهار ?? در بازار باشد. نام آلبوم جدید محسن یگانه به احتمال فراوان ”چشم‌های خیس من“ خواهد بود.


نوشته شده در چهارشنبه 87/5/23ساعت 9:26 صبح توسط سامــــــان نظرات ( ) |

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

کد آهنگ

کد موسیقی