درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
چنان قوی باش که هیچ عاملی ، آرامش فکر تو را بر هم نزند . برایم سخت بود اما توانستم , توانستم در تو عشق را بشناسم چیزی که تو فقط ادعای شناختنش را داشتی اما من در تو شناختمش , شناختمش این حس خوب را حسی پاک و لطیف که پاکترین حس دنیاست , دنیاست که بی تاب و بی قرار است و جاذبه در این بین نقشی ندارد , نقشی ندارد گردش زمین به دور خورشید در بیتابی ما تنها دلیل آن عشق است و همین حس و همین حال , همین حال بود که به من جرات داد و به من رخصت داد تا بگویم به تو دوستت دارم , دوستت دارم حرفی واقعی نیست بلکه دلیل محکمی بر دیوانگی است آری من دیوانه ام چون آن روز که خواستم بگویم بمان غرورم نگذاشت امروز که میخواهم بگویم برگرد درود صلوات نذر من است اما هرگز نخواهم گفت تا بفهمی آدمی محکم و با غیرت و مرد\"م اهل عملم نه حرف کاذب با اینکه بسیار به بازگشت هستم راغب نمیدانم دوباره چه چیز یادت به یادم آورده شاید نکنی این حرف را باور که در هر روز به یادت خواب و به یادت بیدارم اما از کوچک کردن خود بیزارم که بگویم برگرد و هیچ جوابی ندهی و بگویی که رفتی به رهی که نداری گذری به آدمیت ومنیت شاید در نظر پاک وعزیزت من سگی حارم که بی قرارم تا بگیرم پاچه ات هه پاچه ات! من عاقل و بالغ هستم و میدانم از همان اول نداشتی شوقی که بمانی و ببینی مرا چونکه بعد از هر درخواست ملاقات پیچاندی مرا نمیدانم سر درد امانم برید برو خوش باش من چه ارزش دارم حتی حال که آدم شده ام هم پیش چشم تو و چشم همه یک آدم هرزم یک مشت خاک و شن ماسه و سنگ که به زمین ریخته و شده رنگ با دوز و کلک آدمی ساخته شده از این ماسه ها تا بیازرد دل هر چه هست و هرچه نیست با نیرنگ و فریب حتی رحم نکند به چشم گریان و غریب حتی رو نکند به خسته و درویشی که همه چیزش شده ریشی خوشا به حالش که دارد عزت و مقام ای کاش من هم داشتم از این ریش سفید!تا شاید به من میداد کمی جاه و جلال به به از عشق به کجا رسیدم امشب ندارم هیچ جا ومقامی هیچ ارزش و نامی چون رفته براهی که ندارد پایان با توبه هم بر نخواهد گشت آسان من هم هستم گمگشته به نامی وآراسته به کاری که ندارد ارزش حالا که توبه ام هم ندارد ارزش میفهمم که اشتباه کردم و بوده ام در لغزش اما دیگر بس است و خواری و ذلت تمام است بر من , من آزاده ای آزادم امشب [ لازم به ذکر است که مطلب بالا را از اینترنت یافتم و مربوط به قبل است و اکنون اولین آلبوم مجاز محسن یگانه به نام نفس های بی هدف را می توانید تهیه کنید و از این آلبوم زیبا لذت ببرید خود من خیلی از ترانه های او لذت می برم و جزو خوانندهای محبوب من می باشد این روزها در فضای موسیقی پاپ کمتر کسی است که درباره محسن یگانه حرف نزند. یگانه با اینکه سرگرم آماده کردن اولین کاست مجاز خودش است، از بسیاری خوانندهها که به اندازه انگشتان یک دست آلبوم در بازار دارند، محبوبتر شده و خیلیها منتظر شنیدن کارهای جدیدش هستند. به نام کسی که یادش در بهار من. نامش در اندیشه من. عشقش در قلب من. کلامش در دفتر من. دیدارش آرزوی من است.. ----------------------------- یکی بود یکی نبود وقتی خورشید طلوع کرد از پشت پنجره کلبه ای قدیمی،شمع سوخته ای را دید که از عمرش لحظاتی بیش نمانده بود.به او پوزخندی زد و گفت:دیشب تا صبح،خودت را فدای چه کردی؟ آموخته ام --------------------------- ------------------------------------- ای کاش به هر سو که نظر می کردی من مردمک چشم خمارت بودم -------------------------------- بی خبر از همی گر آسودن چه سود بر مزار مردگان نالیدن چه سود زنده را باید به فریادش رسید ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود --------------------- پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آن است که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی -------------------------------- قلبها دریچه نفوذند و صادقانه ترین نفوذ کردن پایدارترین مهمانی است آن پرنده عاشق است * شاعر: عرفان نظرآهاری باور نمی کنم که ناگهان به سادگی آب ؛ از ساحل سلام دل برکنم تا لحظه لحظه در دل دریای دور ؛ امواج بیکران دقایق را پارو زنم قیصر امین پور
درباره سلامت، شادمانی و خوشبختی سخن بگو.
محاسن و مزایای دوستانت را به آنان گوشزد کن .
در هر چیز ، جنبه روشن آن را ببین .
همیشه درباره بهترین پیش آمدها فکر کن.
از موفقیت دیگران همان قدر خوشحال باش که از موفقیت خودت خوشنود می شدی.
به اشتباهات گذشته فکر مکن ، اما از آن ها درس بگیر.
شاد و بشاش باش و به دیگران لبخند بزن .
آن قدر بزرگ باش که نگران نشوی ، آن قدر نجیب و موقر باش که خشمگین نشوی و آن قدر شاد باش که اجازه ندهی مشکلی بروز کند .
به نام او...
من محسن یگانه هستم.متولد ??/?/???? هستم.کار موسیقی رو به صورت حرفه ای از سال 79 با نواختن گیتار شروع کردم.اما در همون ابتدای کار وقتی با سختی های این کار روبرو شدم برای مدتی قصد داشتم به کلی موسیقی رو ادامه ندم.
اما مایوس نشدم و از اون به بعد کار رو جدی دنبال کردم و خیلی زود تر از اون چیزی که فکرشو می کردم نواختن گیتار رو به صورت حرفه ای فرا گرفتم و 2 سال بعد کیبورد رو هم شروع کردم تا امروز که قطعات گیتار آلبوم محسن چاوشی رو اجرا کردم.اما آهنگسازی رو که به نظر خودم بهترین شاخه ی موسیقیه از 2 سال پیش به صورت جدی شروع کردم.تا امروز که برای دیگر خواننده ها هم آهنگ می سازم و شعر میگم.
از جمله محسن چاوشی (تراک آهای خبر نداری) .حامد هاکان(چون آلبوم ایشون هنوز به بازار نیومده ترجیح میدم نگم)و فرزاد باقری که به زودی آلبومش به بازار میاد...
اما طی این دو سال حدود 30 تا شعر گفتم و حدود 40 آهنگ که هر کدوم برای من تک تک ارزش چند بار گوش کردن رو داره ساختم. اما آشنایی من با محسن چاوشی منو به سطح کاری بالایی رسوند و از اون به بعد قدرت آهنگهام بیشتر و بیشتر شد که جاداره از محسن تشکر کنم.
از آنجا که محسن طی یک سال اخیر بیسروصدا جلو آمده، شایعات زیادی دربارهاش به گوش میرسد و در عوض بسیاری از حقایق زندگیاش مخفی مانده است. با هم هفت پرده از زوایای مختلف زندگی، کار، هنر، شخصیت و آینده محسن یگانه را مرور میکنیم، مطمئن هستیم این هفت نکته را هرگز نه خوانده و نه شنیدهاید. این شما و این نکات جالب از محسن یگانه.
? متولد اردیبهشت سال ??
اگر بخواهیم سن و سال محسن یگانه را از روی غذای ترانههائی که میسراید و پختگی آهنگها و ملودیهائی که میسازد حدس بزنیم، بدون دیدن چهره این خواننده محبوب تصور میکنیم یگانه باید لااقل در مرز ?? سالگی باشد اما این خواننده خوشصدا هنوز ?? ساله هم نشده و همین که در سن و سال پائین آثار پرمغزی را میسازد، نشان میدهد خواننده مستعدی است و به درستی توانسته استعدادهای خود را در مسیر پیشرفت قرار دهد. محسن یگانه متولد ??/?/???? است. او که در شهرستان گنبد متولد شده، میگوید مثل اغلب متولدین اردیبهشت آدمی احساساتی است. به شما توصیه میکنیم تاریخ تولد یگانه را به خاطر بسپارید چرا که به زودی ?? اردیبهشت یکی از روزهای ماندگار خواهد شد؛ روز تولد یک ستاره پاپ
? فرزند یک شهید بسیجی
محسن یگانه زیاد دوست ندارد درباره پدر شهیدش صحبت کند چرا که میترسد عدهای به اشتباه فکر کنند او دنبال بهرهبردرای از موفقیت ”پدر هیمشه زنده در یاد“ خودش است. یگانه که زیاد اهل مصاحبه نیست، حتی در صحبتهای خصوصی با دوستانش هم فرزند شهید بودن خود را مخفی میکند اما به هر حال محسن فرزند یک شهید بسیجی است. شهیدی که زمان دفاع مقدس، جذب نیروهای بسیج شد و داوطلبانه به جبهههای حق علیه باطل رفت تا کنار همسنگرانش حافظ این مملکت مقدس باشد. یگانه میگوید: ”میخواهم طوری در موسیقی فعالیت کنم که روح پدر بزرگوارم از من راضی باشد“. جالب است بدانید وقتی به یگانه پیشنهاد شد به لسآنجلس برود، جواب داد: ”مملکتی که پدرم در راهش شهید شد را ترک نمیکنم“.
? اهل موسیقی در محیط دانشگاهی و پزشکی
محسن یگانه در حالی به موسیقی روی آورده و آهنگساز و ترانهسرا و خواننده پاپ شده که در خانوادهاش هیچگونه گرایشی به موسیقی وجود ندارد. او که در دوران کودکی و نوجوانی گرایش شدیدی به نمایش و کارهای هنری داشته، بعدها جذب موسیقی میشود بدون آنکه مشوقی در خانواده داشته باشد. البته حالا دیگر او موفق شده رضایت خانوادهاش را جلب کند. مادر محسن استاد دانشگاه است و خواهران بزرگش هم پزشک و دندانپزشک هستند. در چنین خانوادهای طبیعی است خود محسن هم علاوه بر کار موسیقی، دنبال تحصیل در دانشگاه باشد. محسن یگانه دانشجوی مهندسی صنایع است و با اینکه این اواخر به شدت سرش در دنیای موسیقی گرم شده، قصد ترک تحصیل ندارد و نمیخواهد تحصیلات دانشگاهی را نیمهکاره رها کند.
? چراغعلی مدیر برنامههای یگانه است
خیلی از جوانان بااستعداد در عرصه موسیقی و هنر به این دلیل که مشاور خوبی نداشتند و راه درست پیشرفت را پدا نکردند، خیلی زود از خاطرهها محو شدند. یگانه برای آنکه پدیدهای نباشد که زود ناپدید میشود، یک مدیر برنامه حرفهای برای خودش انتخاب کرده به نام علی چراغعلی. یگانه میگوید در دنیای موسیقی آدم سالم، حرفهای و خوشفکر مثل چراغعلی کم پیدا میشود. چراغعلی به لطف تجاربی که در عرصه هنر دارد، این روزها در حال برنامهریزی برای آلبوم مجاز یگانه و همچنین برگزاری کنسرتهای داخلی و خارجی ین خواننده محبوب است. با تلاش چراغعلی جلوی سوءاستفادههائی که تا به حال عدهای از اسم و آثار یگانه میکردند، گرفته شده است. چراغعلی به فکر رو کردن پدیدههائی دیگر در عرصه موسیقی است، جوانانی مثل رهامبخشیان.
? چشمهای خیس من، بهار ?? در بازار
محسن یگانه با آلبوم با آلبوم ”سال کیسه“ که بهطور غیرمجاز به بازار آمد و خیلی زود ترانههایش بر سر زبانها معروف شد، شهرت یافت. یگانه اصلاً دوست نداشت وارد بازار غیرمجاز شود اما وقتی چند اثر او به سرقت رفت و یگانه متوجه شد عدهای در حال سوءاستفاده هستند و میخواهند کارها او را به اسم خودشان به مردم عرضه کنند، ناچار شد خیلی فوری کارهایش را جمع و جور کند و در آلبوم سال کبیسه به بازار بفرستد. یگانه این بار قصد ورود به بازار مجاز پاپ را دارد و با کمک مدیر برنامههایش در حال گرفتن مجوز است و خوشبختانه در این راه موفق بوده و میتوان امیدوار بود اولین آلبوم مجاز این آهنگساز خوشذوق و خواننده خوشصدا، بهار ?? در بازار باشد. نام آلبوم جدید محسن یگانه به احتمال فراوان ”چشمهای خیس من“ خواهد بود.
شمع گفت:خودم را فدا کردم تا که او در غربت شب غصه نخورد.
خورشید گفت:همان پروانه که با طلوع من تو را رها کرد!
شمع گفت:یک عاشق برای خوشنودی معشوق خود همه کار می کند و برای کار خودهیچ توقعی از او ندارد زیرا که شادی او را شادی خود می داند
خورشید به تمسخر گفت:آهای عاشق فداکار،حالا اگر قرار باشد که دوباره به وجود آیی،دوست داری که چه چیزی شوی؟ شمع به آسمان نگریست و گفت: شمع...دوست دارم دوباره شمع شوم
خورشید با تعجب گفت:شمع؟؟
شمع گفت:آری شمع...دوست دارم که شمع شوم تا که دوباره در عشقش بسوزم وشب پروانه را سحر کنم،خورشید خشمگین شد و گفت:چیزی بشو مانند من تا که سالها زندگی کنی،نه این که یک شبه نیست و نابود شوی!
شمع لبخندی زد و گفت:من دیشب در کنار پروانه به عیشی رسیدم که تو در این همه سال زندگیت به آن نرسیدی...من این یک شب را به همه زندگی و عظمت و بزرگی تو نمی دهم.
خورشید گفت:تو که دیشب این همه لذت برده ای پس چرا گریه می کنی؟
شمع با چشمانی گریان گفت:من از برای خودم گریه نمی کنم،اشکم از برای پروانه است که فردا شب در آن همه ظلمت و تاریکی شب چه خواهد کرد و گریست و گریست تا که برای همیشه آرامید
----------------------------
هر کجا که هستی ، هرکجا خودت را یافتی ، از هر آنچه که داری لذت ببر ، به تمامی لذت ببر . هر جا که هستی و از هر چه که در دسترس است ، احساس سپاس و نیایش داشته باش
******************************************
آموخته ام... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
. آموخته ام... که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم
آموخته ام... که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستیم
آموخته ام...که فرصتها هیچ گاه از بین نمیروند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست رفته ما را تصاحب خواهد کرد
.آموخته ام....که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
.آموخته ام... که لبخند ارزانترین راهی است که میتوان توسط آن نگاه را وسعت داد
.آموخته ام... که نمیتوانم احساسم را انتخاب کنم، اما می توانم نحوه برخورد با آن را انتخاب کنم
--------------------
زندگی حکمت اوست. زندگی دفتری از خاطره هاست. چند برگی را تو ورق خواهی زد. مابقی را قسمت
-----------------
وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم. وقتی پیدایش می کنیم دنبال عیبهایش می گردیم.وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هاش می گردیم... وباز تنهاییم
----------------------
همیشه گورستانی در قلبت برای خاکسپاری خطای دوستانت بساز
------------------
برای داشتن چیزی که تا به حال نداشتی کسی باش که تا به حال نبودی
-----------------------
هرگاه شادم یاد تو غمگینم می کند. هرگاه غمگینم یاد تو شادم می کند. پس هر دو را دوست دارم چون حکایت از تو می کند.
------------------
غمهایت را بر روی شن بنویس تا باد آن را با خودببرد
شادیهایت را بر روی سنگ بنویس تا برای همیشه باقی بماند
----------------------------
عشق دردسری است که باید برای فراموش کردن آن عشق تازه ای را پیدا کرد
ای کاش گل باغ بهارت بودم.. اندر قفس عشق هزارت بودم.
عاشق ستاره ماهیای
که مثل یک نگین نقرهای
روی دست آب برق میزند
ماهی لباس نقرهای هم عاشق است
عاشق پرنده ی طلاییای
که مثل سکهای
توی مشت آفتاب
برق میزند
آن پرنده را ولی چطور
میشود به ماهیاش رساند!
خطبه ی عروسیِ
این دو عاشق عجیب را چطور
میشود میان ابر و آب خواند!
هیچکس
تاکنون
سفرهای برای عقد ماهی و پرندهای نچیده است
هیچکس پرنده ماهی ای ندیده است.
یک شبی ولی
مطمئنم عشق بال می شود
راهیِ
جادههای روشن خیال میشود
ماهیای
میپرد به سمت آسمان
یک شبی
مطمئنم عشق باله میشود
راه های دور
مثل کاغذی
مچاله میشود
و پرندهای شناکنان
میرود به قعر آبهای بیکران
بعد از آن
روی نقشههای عاشقی
سرزمین تازهای
آفریده میشود
و پرنده ماهیای
بال و پر زنان، شناکنان
هم در آب و هم در آسمان
دیده میشود